داستانک
موشی در خانه تله موش دید،
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
همه گفتند؛
تله موش مشکل توست،
به ما ربطی ندارد !
ماری در تله افتاد و زن خانه را گزید،
از مرغ برایش سوپ درست کردند،
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند،
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند
و تمام این مدت،
موش از سوراخ دیوار،
می نگریست و می گریست.!

"نگید به ما ربطی نداره"

کمی_تفکر

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عشق اول - دانلود آهنگ جدید شعر عاشقانه عسکر منصوری زندگی خصوصی نفس اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها پایگاه خبری بازرگان ایرانی سایت ققنوس لطفا به ایران سفر نکنید! cafeseo تکست نایس